نوع المستند : علمی ـ پژوهشی
المؤلفون
1 دکتوراه في اللغة العربية وآدابها، مدرس جامعة بيام نور، طهران، إيران
2 الأستاذ المساعد بقسم اللغة العربية وآدابها، کلية اللغة والآداب، جامعة کردستان، سنندج، إيران
المستخلص
الكلمات الرئيسية
عنوان المقالة [English]
المؤلفون [English]
The novel of "Aqalim al-Khawf" (Territories of Fear) are placed in quasi-police narratives in which the author is represented using the personality of the heroine in the negative American environment in the Eastern Islamic provinces. This novel is characterized by a style that does not provide the reader with an understanding of the personal reality of the heroine in the sequence of events except by surprise at the end of the novel by confessing it in a secret project programmed by American organizations to steal the smart genes of Arab brains. Through the analytical-descriptive approach, this article aims to shed light on the most important reasons that awaken feelings of fear by its negative representations of the Eastern human in conservative societies. The importance of the research was represented in the narrative descriptions of the forbidden trinity (gender, politics and religion), in which Algerian women writers rarely fought, and it is an explicit values because of their deviation from social and literary norms. The outcome of the article's findings indicates that the narrative through presenting the prohibited contents wants to depict the corruption prevalent in the atmosphere of the hidden eastern world behind moral values. Furthermore it reflects the reality of American policy and its fears, which pretend to make efforts to develop the eastern countries, and that they are in fact stacking poison in honey, and really they are planning to occupy, and seize the country's goods and plunder its wealth.
الكلمات الرئيسية [English]
پانورامای (چشم انداز) ترس مارگارت در رمان اقالیم الخوف اثرفضیله الفاروق
صمد رضایی[1]*
جمیل جعفری[2]
چکیده
اقالیم الخوف از رمانهای شبه پلیسی است که در آن نویسنده با بهرهگیری از شخصیت اصلی داستان که پرورش یافته محیط آمریکا است، جنبههای منفی زندگی در سرزمینهای اسلامی مشرق زمین را به تصویر میکشاند. این رمان به اسلوبی متمایز است که امکان شناخت شخصیت اصلی داستان را با تسلسل رخدادها برای خواننده فراهم نمیآورد، بلکه خواننده در پایان رمان با اعتراف وی به مشارکت در پروژه محرمانه سرقت ژنهای هوشمند دانشمندان عرب، غافلگیر میشود. این مقاله با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی تلاش دارد تا مهمترین اسباب زمینهساز احساس ترس و نمودهای منفی آن را برای انسان مشرق زمین در سرزمینهای محافظهکار سنتی به تصویر بکشاند. در رمان به تابوهای سه گانه جنس، سیاست و دین، پرداخته شده؛ مسائلی که کمتر، زنان نویسنده جزائری توانستهاند به آن ورود کنند، خاصه این که پردازش این مسائل، صریح و خارج از شیوههای معمول است. نتیجهای که این مقاله به آن دست یافته این است که مؤلف با طرح مفاهیم ممنوعه، میخواهد فساد حاکم بر سرزمینهای شرقی را به تصویر بکشد همچنین در رمان بر این تاکید می شود که خشونت طلبیهای دین مداران خشونت طلب، مورد پذیرش دین درست نیست؛ علاوه بر این، چهره واقعی سیاستهای آمریکا که در ظاهر برای توسعه کشورهای شرقی است، برملا شده و نشان داده میشود که در ورای آن اشغال و چپاول ثروتهای آنان نهفته است.
کلیدواژهها: رمان اقالیم الخوف، مارگارت، فضیله الفاروق، پانورامای ترس
[1] دکترای زبان و ادبیات عربی، مدرس دانشگاه پیام نور، تهران، ایران- ایمیل: s.rezaei114@gmail.com (نویسنده مسؤول)
[2] استادیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشکده زبان و ادبیات، دانشگاه کردستان، سنندج، ایران- ایمیل: j.jafari@uok.ac.ir