نوع المستند : علمی ـ پژوهشی
المؤلف
أستاذ مساعد للتاريخ الثقافي، معهد الدراسات الإنسانية والثقافية، طهران، ايران
المستخلص
الكلمات الرئيسية
عنوان المقالة [English]
المؤلف [English]
The purpose of this essay is to assess the relationship between translation and cultural transmission in the era of Nasser al-Din Shah Qajar. According to the historical analysis method, it can be said that Iran faced a different situation in the peripheral world in the 19th century; Various political, philosophical, and industrial developments moved east, and translation in this context was meant as a channel of cultural transmission that conveyed the achievement of the origin society to the target communities (Iran and other Muslim societies). But this was not a simple transition, especially with the cultural groups of Eastern societies becoming aware of the nature of European developments and texts resulting from a dual form of "compromise" that persisted for a long time, between translators and some government institutions. There were various criteria for translation selected for translation, the main reasons being internal and external criteria. Internal factors were determined by the effects, norms, and patterns that they presented. This is related to the motivations available for each translator. External criteria also related to the issue of political power and its role in facilitating translations and selecting the type of work.
الكلمات الرئيسية [English]
نسبت بین ترجمه و انتقال فرهنگی در ایران دوره ناصرالدین شاه قاجار
محمدامیر احمدزاده[1]
چکیده
مسئله نوشتار حاضر این است که به ارزیابی نسبت بین ترجمه و انتقال فرهنگی در دوره ناصرالدین شاه قاجار بپردازد، بر اساس روش تحلیل تاریخی می توان گفت که ایران در قرن سیزدهم هجری با وضعیتی متفاوت در دنیای پیرامونی مواجه گردید؛ اروپای این عصر ضمن درنوردیدن تحولات مختلف سیاسی، فلسفی و صنعتی به سوی شرق حرکت کرد و ترجمه در این فضای به مثابه کانال انتقال فرهنگی معنا یافت که دستاورد جامعه مبدا (فرنگ) را به جوامع مقصد( ایران و سایر جوامع مسلمان) منتقل سازد. اما این یک انتقال ساده نبود به ویژه با آگاهی گروههای فرهنگی جوامع شرق از ماهیت تحولات و متون اروپایی برآمده از آن نوعی دوگانهی«سازش- ستیز» شکل گرفت که تا مدتها نیز تداوم یافت؛ در میان مترجمان و برخی نهادهای دولتی که برای ترجمه تشکیل شده بودند معیارهای گوناگونی برای ترجمه انتخاب می شد که عمده ترین دلایل آن را می توان معیارهای درونی و معیارهای بیرونی دانست. عوامل درونی را خود آثار، هنجارها و الگوهایی که ارایه میدادند تعیین میکردند. این مسئله به انگیزههای موجود برای هر مترجم ارتباط دارد. معیارهای بیرونی نیز به مسئله قدرت سیاسی و نقش آن در جهت بخشیدن به ترجمه ها و انتخاب نوع آثار ربط داشت.
کلیدواژهها: انتقال فرهنگی، نهضت ترجمه، جامعه مبدا، جامعه مقصد.