Document Type : Research Paper
Authors
1 Assistant Professor in department of Arabic Language and Literature, Allameh Tabataba'i University
2 Masters in department of Arabic Language and Literature, Allameh Tabataba'i University
Abstract
Keywords
«چندزبانی» و تأثیر آن در تفسیر المیزان (پژوهش زبانشناختی)
عبد القادر پریز[1]
رضا جلیلی گیلانده[2]
چکیده
«چندزبانی» پدیدهای طبیعی، انسانی وتاریخی است، زیرا انسان نمیتواند از فهم متقابلی که از طریق زبان حاصل میشود بینیاز باشد؛ این پژوهش به بررسی مفهوم پدیدهی چندزبانی و تأثیر آن در سبک نگارش میپردازد و میزان تأثیرپذیری علامه طباطبائی از چندزبانی در نگارش تفسیر المیزان و همچنین میزان تأثیرگذاری این پدیده بر خوانندهی این تفسیر را مورد بررسی قرار میدهد. مفهوم «چندزبانی» با دو مفهوم «دوگانگی زبانی» و «دو زبانگی» فرق دارد، «دوگانگی زبانی» به معنای تداخل چند لهجه در یک زبان، و «دو زبانگی» به معنای تداخل دو زبان میباشد. فرد در سنین کودکی دارای استعداد فطری برای یادگیری زبان میباشد، با توجه به این که علامه طباطبائی زبان عربی را در سن کودکی یادنگرفتند، بنابراین در هنگام یادگیری این زبان استعداد فطری زبانآموزی را نداشتند، به گونهای که در نگارش تفسیر المیزان دچار چالشهای زبانی شدهاند، این چالشها در سه سطح صرفی، نحوی و اسلوبی، و واژگانی مشهود است، یعنی متن عربی المیزان در این سه سطح تحت تأثیر زبان فارسی و ترکی بوده است. پس از بررسیهای به عمل آمده مشخص شد که این چالشها منجر به پیچیدگیهایی در سطح زبانی میشوند و گاهی این پیچیدگیها به حدی میرسد که خواننده معنای جمله را نمیفهمد یا دچار فهم اشتباهی میشود که اصلا منظور نویسنده آن معنا نبوده است. پژوهشگر در این مقاله با تکیه بر روش تحلیلی توصیفی، موضوع چندزبانی، ذهنیت نویسندهی المیزان و دلایل بروز چالشهای زبانی را بررسی میکند، بنابراین این پژوهش به چالشهایی که یک عربزبان به آن دچار میشود نمیپردازد بلکه صرفا به تأثیر زبان اول یا زبان مادری در زبان دوم میپردازد.
واژگان کلیدی: چندزبانی، تفسیر المیزان، علامه طباطبائی، زبان عربی، زبان فارسی، زبان ترکی.